سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع هیپنوتراپی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع هیپنوتراپی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 59
فرمت فایل docx
حجم فایل 37 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع هیپنوتراپی

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش بررسی درمان های هیپنوتراپی ( فصل دوم پایان نامه ) در 19 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع بررسی درمان های هیپنوتراپی:

 

2-1 هیپنوتراپی

در بخش دوم این فصل به بررسی درمان های هیپنوتراپی می پردازیم.

2-2-1 هیپنوتیزم

هیپنوتیزم در حال حاضر فعالیت بهنجار یک مغز سالم تلقی می شود که از طریق آن توجه متمرکز شده، قضاوت موشکافانه تا حدودی تعلیق شده و آگاهی محیطی کاهش می یابد. حالت خواب آلوده، به عنوان کارکرد ذهن فرد، به طور جبری توسط یک فرد خارجی قابل نمایش نیست. معهذا، هیپنوتیزور ممکن است که به کسب این حالت کمک کند و تمرکز غیر انتقادی و فشرده خود را برای تسهیل پذیرش افکار و احساسات تازه، و نتیجتا تسریع تغییر درمانی به کار ببرد. برای آزمودنی، هیپنوتیزم شبیه حالت بی ارادگی است و حرکات او اتوماتیک به نظر می رسد(سادوک و سادوک، 1938، ترجمه پور افکاری، 1390).

هیپنوتیزم یک حالت القای ارادی است که در آن میزان هشیاری و آگاهی سوژه فوق العاده افزایش می یابد. این آگاهی بر روی مطالبی متمرکز می شود که توسط هیپنوتیزور به او ارائه می شود. اگر این تمرکز بسیار شدید باشد، همانطور که در هیپنوتیزم بسیار عمیق مشاهده می شود، بعد از بیداری فرد چیزی از آن زمان به یاد نمی آورد (دارابی، 1382).

2-2-2 صفت هیپنوتیزم پذیری

میزان هیپنوتیزم پذیری شخص صفتی نسبتا ثابت در سراسر چرخه زندگی و قابل سنجش نیز می باشد. فرآیند هیپنوتیزم شدن تبدیل می کند. تجربه حالت تمرکز هیپنوتیک مستلزم تقارب سه جزء اساسی است:جذب، تجزیه، و تلقین پذیری(سادوک و سادوک، 1938، ترجمه پور افکاری، 1390).

جذب: توانایی کاستن از آگاهی محیظی است که منجر به توجه موضعی بیشتر می گردد. به طور استعاره ای آن را می توان لنز زوم روان شناختی شمرد که توجه را نسبت به یک فکر را هیجان افزایش داده و به حذف فزاینده کلی متن، حتی وقوف به زمان و مکان می انجامد(سادوک و سادوک، 1938، ترجمه پور افکاری، 1390).

تجزیه: جدا شدن از اجزای هشیاری هویت، درک، حافظه یا پاسخ حرکتی فرد با عمیق تر شدن تجربه هیپنوتیک است. نتیجه آن است که اجزای خود آگاهی، زمان، درک، و فعالیت فیزیکی بدون آگاهی هشیارانه بیمار روی می دهد و ممکن است غیر ارادی به نظر برسد(سادوک و سادوک، 1938، ترجمه پور افکاری، 1390).

تلقین پذیری: تمایل فرد هیپنوتیزم شده برای پذیرش نشانه ها و اطلاعات همراه با تعلیق نسبی قضاوت انتقادی نرمال است؛ تعلیق کامل قضاوت انتقادی موضوعی بحث انگیز است. این صفت از یک پاسخ تقریبا جبری نسبت به درونداد در فرد بسیار هیپنوتیزم پذیر تا احساس اتوماتیک بودن در فرد بسیار هیپنوتیزم پذیر تا احساس اتوماتیک بودن در فرد هیپنوتیزم پذیری کمتر تغییر پذیر است(سادوک و سادوک، 1938، ترجمه پور افکاری، 1390)..

2-2-3 تعیین میزان هیپنوتیزم پذیری

سنجش میزان هیپنوتیزم پذیری شخصی در زمینه بالینی مفید است چون تاثیر هیپنوتیزم را به عنوان یک وسیله درمانی پیش بینی می کند. این تعیین میزان هم چنین اطلاعات مفیدی در نحوه ارتباط بیماران به خودشان و محیط اجتماعی شان ارائه می کند. بیمارانی که شدیدا قابل هیپنوتیزم شدن هستند میزان بروز بالاتری از حالت خوابواره مانند خود به خودی دارند و بسیاری از آن ها به طور افراطی تحت تاثیر عقاید هیجانات قرار می گیرند که به طور متناسب مورد انتقاد تنفس قرار نمی گیرند(سادوک و سادوک، 1938، ترجمه پور افکاری، 1390).

2-2-4 رویکرد های هیپنوتیزم درمانی

در هیپنوتیزم درمانی، همانند بسیاری از رویکرد های درمانی، راهبرد ها و نظریه های زیادی وجود دارد. در این قسمت برخی از رویکردها مهم هیپنوتیزم درمانی توضیح داده می شود.

2-1-4-1 هیپنوتیزم درمانی سنتی

هدف از هیپنوتیزم درمانی سنتی ایجاد سکون و آرامش به صورت مستقیم است. اکثر درمانگران سنتی سعی دارند که علائم تخفیف درد و یا رفع ناراحتی های روانی را، بدون کشف علل زیر بنایی آن علائم را بدست بیاورند. با این وجود برخی از درمانگران که به این رویکرد اعتقاد دارند، دریافته اند که روش های تشخیص بینش یا بینش هدایت شده[1] که مبتنی بر ترغیب، استدلال و باز اموزی هستند، گاهی اوقات در بدست آوردن علائم تسکین درد یا رفع آلام روحی ضروری هستند. در این بخش آنان بر ارزیابی مجدد منطقی (باز سازی شناختی[2]) که در بر گیرنده تلقینات هیپنوتیزمی برای تغییر الگوهای فکری با علائم بالینی است تاکید دارند (دارابی، 1382).

 


[1] Insight-oriented

[2] Restructruring cognitive

 


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان وجودی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان وجودی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 64
فرمت فایل docx
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان وجودی

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان وجودی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش

پایان نامه درباره درمان وجودی:

روش درمان وجودی[1]

تاریخچه درمان وجودی

درمان وجودی گرا ریشه اش در فلسفه اگزیستانسیالیسم است. می توان گفت که مارتین هیدگر[2] (1971) پدر فلسفه وجودی است که بزرگترین تاثیر بر روان درمانی و مشاوره وجودی داشت (به نقل از نلسون[3]، 2006). هر چند هیدگر خودش مستقیما و صریحا در مورد روان درمانی چیزی نگفته است. اما مفاهیم فلسفه اش توسط دو تن از روان پزشکان به نامهای بینسونگرا[4] (1996-1881) و بوس[5] (1990-1903) در حیطه درمان به کار گرفته شد و از آن در فهم مشکلات بیماران بهره گرفتند، روش آنها در روان درمانی و استفاده از مفاهیم فلسفه وجودی در درمان نقطه آغازی برای بکار گیری رویکرد وجود گرایی در مشاوره و روان درمانی بود (یالوم[6]، 1980).

مهم ترین عامل موثر در رشد روان درمانی و درمان وجودی به وسیله دو فیلسوف و روان درمانگری در همین سالها به نامهای دیورزن[7] و کنوارد[8] (2005) انجام گرفته است. باید گفت می[9] (1994-1909) در زمینه وجود گرایی نقش مهمی داشت(یالوم، 2001).

در مجموع می توان گفت که شماری از درمانگران آمریکایی سعی کرده اند رشته های متعدد وجودنگری را به صورت یک رویکرد بالینی منسجم به هم نزدیک کنند. آنها اساس فلسفی وجود نگری را به صورتی که سورن کی یر کگارد[10]، مارتین هایدگر، ژان پل سالتر[11] و مارتین بابر[12] بیان کردند؛ موضوعات بالینی درمانگران وجودی پیشگام، مخصوصا بینزوانگر، باس و می؛ و تجربیات بالینی خودشان را در نظام روان درمانی مشخصی ترکیب کردند. شخصیت های اصلی در بین این نظریه پردازان عبارتند از: جیمز بوگنتال[13] (1965، 1987، 1990)، ایروینگ یالوم (1980)، و ارنست کین[14] (1970) که در اینجا کار جمعی آنها را بیان می کنیم.

مفهوم درمان وجودی

وجود درمانی عبارت است از یک رویکرد در مشاوره و روان درمانی که اساسش بر این استوار است که انسان وجودش بر ماهیتش مقدم است. روان درمانی وجودی براساس دیدگاه خود درباره زندگی انسان به اهمیت زندگی آنها می پردازد(نظری و ضرغامی، 1388). روان درمانی وجودی که رویکرد فلسفی درباره مردم و وجودشان دارد به مضامین و موضوعات مهم زندگی می پردازد. این رویکرد بیشتر نوعی نگرش نسبت به برخی از مضامین و موضوعات مهم زندگی می پردازد. این رویکرد بیشتر نوعی نگرش نسبت به برخی مضامین محسوب می شود تا یک رشته فنون و روش. این مضامین عبارتند از: اصالت، دروغ، همدلی، مرگ و زندگی، آزادی، مسئولیت پذیری در قبال خود و دیگران، معنایابی و کنارآمدن با بی معنایی. رویکرد وجودی بیش از رویکردهای دیگر به آگاهی انسان ها در مورد خودشان می پردازد و آنان را به گونه ای هدایت می کند تا آن سوی مشکلات و وقایع را ببینند (سزاس[15]، 2005).

این رویکرد درمانی بیش از سایر دیدگاه ها به بررسی آگاهی انسان از خود و توانایی فرد در نگریستن به ماورای مشکلات خویش و مسائل وجودی می پردازد. انسان نمی تواند به تنهایی و جدای از دیگران زندگی کند. عمق بخشیدن به روابط صمیمانه و صادقانه با دیگران از پیشنهاد های روان درمانی وجودی است. در این رویکرد تلاش نمی شود درد و رنج انسان از بین برود، زیرا زندگی انسان ماهیتا توام با رنج است. در عوض به انسان ها کمک می شود، با پذیرش واقعیت درد و رنج برای دردهای زندگی معنا بیابند که در این صورت دردها لذت بخش خواهند شد (نظری و ضرغامی، 1388).

روان شناسی وجودی سعی داد بیشتر از قرار دادن زندگی زیر یک سیستم عقلی و گروههای سازمان یافته، احساس و روح خود زندگی را جذب کنند. به علاوه روان شناسی وجودی در نظر دارد اندیشه های فلسفی اساسی در فهم روان شناختی ما را در بر گیرد و به مراجعان کمک می کند تا درک کنند با داشتن تنگناهای مختلف هم می توانند روی پای خودشان بایستند (جاکوبسن[16]، 2007).

نگرش آن در مورد انسان:

نگرش وجودی دیدگاه قطعی در مورد طبیعت انسان که توسط روان تحلیل گری سنتی و رفتار گرایی افراطی حمایت شده است را رد می کند روان تحلیل گران انسان را به عنوان محصور شده توسط نیروهای نا هشیار و سایقهای غیر منطقی و حوادث گذشته می بینند و رفتار درمانگران موقعیت های فرهنگی و اجتماعی را موثر می دانند اما درمان گران وجودی با وجود اینکه تعدادی از حقیقت ها را تصدیق می کنند در مورد شرایط انسان، بر آزادی مادر ساختن چگونگی مان تأکید می کنند. این رویکرد بر این اساس که ما آزادیم پس مسئولیم در قبال اعمال خودمان، پایه ریزی شده است . ما خالق زندگی خویش هستیم و برنامه کار و اهداف آن را ترمیم می کنیم فرض اساسی وجود اینست که ما قربانیان شرایط محیطی نیستیم، زیرا در حوزه وسیع ما چیزی هستیم که انتخاب کرده ایم باشیم(قاضی، 1383).

 


[1] Existential therapy

[2] Heidegger, M

[3] Nelson, R.

[4] Binswanger, L.

[5] Boss, M.

[6] Yalom, I.

[7] Deurzen, E

[8] Kenward, R

[9] May, R

[10]Soren Kierkegaard

[11]Jean-Paul Sarter

[12] Martin Buber

[13] James Bugental

[14] Ernst Keeen

[15] Szasz, T

[16] Jacobsen, B

 


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان شناختی-رفتاری(C.B.T)

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان شناختیرفتاری‌(CBT) مبانی نظری و پیشینه با موضوع درمان شناختیرفتاری‌(CBT)
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 51
فرمت فایل docx
حجم فایل 70 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان شناختی-رفتاری‌(C.B.T)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان شناختی-رفتاری‌(C.B.T)

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

2-5-1. درمان شناختی-رفتاری‌(C.B.T)

شناخت درمانی بر اساس پژوهش‌های اولیه آیرون تـی. بک بـر روی آسیب‌شناسی روانی با درمـان افـسردگی پدید‌ آمد. بک‌ ابتدا در زمینه روانکاوی آموزش و بعد سعی داشت نظریه فروید را درباره افسردگی ثابت کند فروید فرض کرد که افسردگی «خشم بازگشت خورده به طرف خویش» است. بک با آزمایش افکار‌ و رؤیاهای بـیماران افـسرده، نه موضوع خشم بلکه موضوع شکست را به میان آورد. در مکتب شناختی مطالعات آزمایشگاهی و مشاهدات بالینی، سوگیری منفی پایدار را در پردازش شناختی در بیماران‌ افسرده‌ را‌ مطرح نمودند (امانی، 1385).

پژوهش‌های اولیه بک، همزمان با‌ نظریه‌پردازی‌ آلبرت‌ آلیس در دهه 1970 بـود. آلیس نـیز بر روی باورها‌ و افکار بیماران مطالعه و تحقیق می‌کرد(امانی، 1385). اساس نـظریهء الیس را مدل‌ A-B-C تشکیل می‌دهد که در شناخت و تغییر شـخصیت بـه‌ کار‌ می‌رود. اصولا در این مدل، گفته می‌شود کـه‌ رویدادهای فـعال کـننده (A) پیامدهای‌ رفتاری‌ و هیجانی‌ دارند‌ اما این پیامدها نه معلول رویدادهای فعال کـننده بلکه‌ تا حدود زیادی معلول نظام‌ اعتقادی‌(‌B) هستند که باعث به وجود آمدن‌ پیامدهای رفتاری هیجانی(C) می شود. نقش اصلی مـشاور ایـن‌ اسـت‌ که‌ با مباحثه(D) در مورد عقاید و باورهای‌ غیر منطقی به طرق مختلف آن‌ها را زیـر سؤال‌ بـبرد (شارف، ترجمه فیروز بخت، 1381).

الیس و بک هر دو معتقدند که آدمی می‌تواند آگاهانه منطق و دلیل‌ را‌ بپذیرد‌ و اذعـان می‌دارند که هدف ملاحظات درمان تغییر فرضیات اساسی‌ بیمار است کـه بـه نـظام باورهای افراد در پردازش محرک‌های پیرامونی توجه اساسی دارند. همچنین این دو دانشمند روش‌ بحث‌ و گفتگو را با بیماران برگزیده و از گوش دادن مـنفعل، ‌پرهـیز‌ و به فعال بودن درمانگر در جلسه درمان اعتقاد داشتند. علیرغم تفاوت‌های مفهومی و سبک شناختی بـین درمـان‌ عـقلانی-عاطفی‌ آلیس‌ و شناخت‌درمانی بک در نهایت این دو دیدگاه درمانی، اساس بسیاری از‌ درمانهای‌ شناختی-رفتاری‌ را تشکیل می‌دهند (امانی، 1385).

از عوامل دیگر در پیـدایش درمان شناختی-رفتاری، فرمول‌بندی جورج کلی[1] (1955)‌ از‌ سازه‌های‌ شخصی[2] است. اعتقاد اساسی کلی بر این اسـاس استوار است که هـر انـسان یک‌ دانشمند‌ است که در هر حال و همیشه در تلاش فهمیدن، درک کردن، فکر‌ کردن‌ تفسیر‌ کردن، کنترل کردن و پیش بینی نمودن دنیای خود به منظور سازگاری مؤثر با‌ آن‌ می‌باشد. و بالاخره ریچارد لازاروس[3] (1884) بـرای نقش شناخت در تغییر عاطفی و رفتاری‌ اولویت‌ خاصی‌ را قائل شد. برخی دیگر از رفتارگرایان معاصر با مطالعات و تحقیقات تازه‌تر، رشد و پیشرفت‌ شناخت‌درمانی‌ را تحت تأثیر قرار داده اند. نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا و مفاهیم‌ انتظار‌ و تقویت، کـارایی خـود، تعامل بین شخصی و محیط، سرمشق‌گیری و یادگیری مشاهده‌ای به انتقال‌ رفتاردرمانی‌ به‌ قلمرو شناختی کمک کردند (امانی، 1385).

امروزه شرطی‌سازی نوین بر این اصیل استوار است که‌ تداعی‌ بین محرک-پاسخ‌ (S-R) درون ساختارهای ذهنی یا حافظه صـورت مـی‌گیرد و از این طریق بر‌ نقش‌ شناخت‌ها در یادگیری اشاره می‌کند (امانی، 1382).

پس درمان شناختی-رفتاری با بهره گرفتن از‌ تکنیکهای‌ دیدگاه‌های شناختی-رفتاری به مراجع کمک می‌کند با‌ الگوهای‌ تحریف‌ شده رفتار ناکارآمد خود را تغییر دهـد‌ کـه‌ در جنبه هایی از درمان تأکید عمدتا رفتاری و جنبه های دیگر شناختی‌ است.(هاوتون؛ ترجمه قاسم‌زاده،‌ 1382).

این الگوی‌ درمانی، رویکردی است فعال، جهت‌بخش، محدود‌ از‌ لحاظ زمانی و سازمان یافته، بر این منطق نظری زیر بنایی اسـتوار‌ اسـت‌ کـه عاطفه و رفتار هر فرد‌ عـمدتا بـرحسب سـاخت‌یابی جهان‌ از‌ نظر او تعیین می‌گردد.

بنابراین، درمان شناختی-رفتاری یاCBTاین یک روش درمانی از طریق صحبت کردن با بیمار است(سلیمی بجستانی، عباسی و کاظمی، 1391):

  • در مرحله اول روان درمانگر تلاش در دریافت طرز تفکر بیمار نسبت به خود پیرامون اطراف و دیگران دارد.

در مرحله دوم سعی می نماید مسائل ومشکلاتی که موجب تولید اختلالات روانی در فرد گردیده است را پیدا نماید.
درمان شناختی-رفتاری به فرد کمک می کند تا به گونه دیگری اندیشیده و در نتیجه این طرز تفکر جدید شما می توانید با رفتارهای سالم تر و درست تری در برابر حوادث ناخواسته و ناگوار پیرامون برخورد نمایند


[1] Kully, J

[2] P‌ersonal Constaracst

[3] Lazarus, R

 


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع تحلیل رفتار متقابل

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع تحلیل رفتار متقابل
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 58
فرمت فایل docx
حجم فایل 37 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع تحلیل رفتار متقابل

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع تحلیل رفتار متقابل

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

2-2 تحلیل رفتار متقابل

2-2-1 تاریخچه تحول فکر برن

مبتکر اصلی فکر درمان مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل فردی به نام گرینکر[1] بود که به سال 1900 میلادی متولد شد و در سال 1921 دکترای طب خود را از کالج طب راش اخذ کرد. اریک برن، که نامش بیشتر با این نظریه متداعی و همراه است، در واقع تعقیب کننده و توسعه دهنده افکار گرینکر است(شفیع آبادی و ناصری، 1389).

تحلیل ساختی-محاوره ای، نظریه ای منظم و هماهنگ درباره شخصیت و پویاییهای اجتماعی ارائه می دهد که از تجربه بالینی و شکلی از درمان عقلانی و عمل گرا استنتاج شده است. این نوع درمان به کار اکثریت عظیمی از بیماران روانی می آید. به سهولت به وسیله آنان درک می شود و به طور طبیعی با وضع آنان تطبیق می کند. شیوه ساختی-محاوره ای تلاشی بود در جهت از بین بردن معایبی که بر بسیاری از شیوه های قبلی درمان (مستقیم و غیر مستقیم) مترتب بود. زیرا این روش می تواند توانایی بیمار را در تحمل و کنترل اضطراب هایش به سرعت افزایش دهد و روند عملکرد مرضی او را محدود کند (شفیع آبادی و ناصری، 1389).

اریک برن هنگامی که تصمیم گرفت به درمانجویان نه به آموزگاران خود گوش کند، به طور تصادفی برای اولین بار به این پدیده پی برد که ارفاد به صورت والد، کودک،یا بالغ با هم ارتباط برقراررمی کنند. او به مدت 10 سال روان کاوی را اجرا می کرد و یاد گرفته بود هر چیزی را که درمانجویان می گفتند به زبان نظری که از معلمان خود کسب کرده بود برگرداند. بنابراین، وقتی درمانجویی اظهار می داشت: «احساس می کنم که انگار پسر بچه ای درون من است» برن مانند اوتو فنیکل معمولا پسر بچه را به معنی آلت مردی درون فکنی شده تعبیر می کرد و این احساس مهم ترین واقعیت بالینی در تعیین روند زندگی درمانجو بود. هنگامی که درمان پیش رفت برن در موقع مناسبی پرسید: « اکنون کدام قسمت شما صحبت می کند، پسر بچه یا مرد بالغ؟». در همان لحظه با پرسیدن این سئوال، تحیل تبادلی متولد شد(پروچاسکا و نورکراس،2007؛ ترجمه سید محمدی ،1392).

نظریه تحلیل تبادلی، که در آن بر چگونگی روابط متقابل و حالت های مختلف شخصیت-حالت های من- تاکید می شود، فکر جدیدی نیست، بلکه در گذشته های بسیار دور ریشه دارد. انسان همواره می خواسته است که به چگونگی روابطش با خود و دیگران پی ببرد و پویایهای آن را شناسایی کند. اعتقاد به دو بعد خوب و بد در انسان و کشمکش بین انها از آغاز پیدایش انسان رایج بوده است ورد سر تاسر تاریخ و فلسفه ادیان از آن یاد شده است. این اعتقاد به ماهیت دو بعدی انسان و آثار مربوط به تعلیم و تربیت و روان شناسی تاثیر گذاشته است و حتی به صورت های متنوع و گسترده تر تبیین شده است. از این رو، دیدگاه اجزانگرانه برن را شاید بتوان تداوم و توسعه اعتقادات اولیه دانست (شفیع آبادی و ناصری، 1389).

2-2-2 نظریه شخصیت در تحیل رفتار متقابل

دیدگاه برن درباره شخصیت یک دیدگاه اجزانگرانه و چندگانه است. برن بر سه نوع حالات نفسانی اعتقاد دارد که عبارتند از روان بیرونی[2]، روان نو[3]، و روان باستانی[4]. روان بیرونی به شیوه ای تقلیدی و قضاوتی شکل می گیرد و در صدد است که مجموعه هایی از معیارها و ملاک های اکتسابی را به اجرا در آورد. روان نو عمدتا به تبدیل محرکها به مجموعه اطلاعات تمایل دارد و نیز به پردازش و بایگانی این اطلاعات براساس تجربیات قبلی علاقمند است. روان باستانی تمایل دارد که براساس تفکر مبرا از منطق و ادراکهایی که به طور ضعیفی از هم متمایز و یا تحریف شده اند، به طور ناگهانی و ناآگاهانه تری، واکنش نشان دهد. برن تجلیات این سه حالت نفسانی را تحت عنوان «حالت های من» را معرفی می کند. حالت های من سه گانه او عبارتند از: «حالت من والدینی»، «حالت من بالغ» و «حالت من کودکی». «حالت من والدینی» از روان بیرونی، «حالت من بالغ» از روان نو و «حالت من کودکی» از روان باستانی نشات می گیرد. از دید پدیده شناختی، سه حالت «من» را به ترتیب حالتهای برون روحی، نو روحی و کهنه روحی می نامند(شفیع آبادی و ناصری، 1389).

 


[1] Grinker

[2] exteropsyche

[3] neopsyche

[4] archaeopsyche


 


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 44
فرمت فایل docx
حجم فایل 67 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

 


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع رضایت زناشویی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع رضایت زناشویی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 50
فرمت فایل docx
حجم فایل 59 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع رضایت زناشویی

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش رضایت زناشویی ( فصل دوم مقاله )

در 27 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم مقاله کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری مقاله روانشناسی با موضوع رضایت زناشویی :

 

رضایت زناشویی

2-1-1. مفهوم ازدواج

ازدواج مقدس ترین و پیچیده ترین رابطه میان دو انسان از دو جنس مخالف است که ابعاد وسیع و عمیق و هدف های متعددی دارد. ازدواج پیمان و پیوند مقدسی است میان دو جنس مخالف بر پایه روابط پایای جنسی، عاطفی و معنوی و بر اساس انعقاد قرارداد شرعی، اجتماعی و قانونی که تعهداتی را برای زوجین به وجود می آورد. بنابراین ازدواج یک تصمیم گیری ظریف و پیچیده است که قبل از هر گونه اقدامی باید تمام جوانب را در نظر گرفت (به پژوه، 1394).

به طور کلی ازدواج، پیوند دو شخصیت است با حفظ نسبت نسبی استقلال هر یک از زن و شوهر، برای همکاری متقابل، نه از بین بردن یک شخصیت به خاطر تکمیل خواسته های دیگری. به عبارت دیگر ازدواج، قراردادی است رسمی، برای پذیرش یک تعهد متقابل جهت زندگی خانوادگی، که آدمی در خط سیر معین و مشخصی از زندگی قرار می گیرد. این قرار داد با رضایت و خواسته طرفین، بر مبنای آزادی کامل دو طرف منعقد شده و در سایه آن روابطی بس نزدیک بین آن دو پدید می آید (دژکام، 1388).

ازدواج ارتباطی است که دارای ویژگی های بی نظیر و گسترده ای می باشد. ازدواج ارتباطی که دارای ابعاد زیستی، عاطفی، روانی، اقتصادی و اجتماعی است. به عبارت دیگر، همزیستی زوجین در درون خانواده، موجب چنان ارتباط عمیق و همه جانبه ای می شود که بی هیچ شک و تردیدی قابل مقایسه با هیچ یک از دیگر ارتباطات انسانی نمی باشد به نحوی که قرارداد ناشی از آن دارای نوعی تقدس است(دژکام، 1388).

کارلسون ازدواج را چنین تعریف می کند: «ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین یک مرد و یک زن که با تحقق بخشیدن به برخی شرایط قانونی و بر پا داشتن مراسمی برگزاری زناشویی انجام می گیرد(دژکام، 1388). کلودی استروس، ازدواج را برخوردی دراماتیک بین فرهنگ و طبیعت یا میان قواعد اجتماعی و کشش جنسی می داند(دژکام، 1388).

2-1-2. مفهوم خانواده

خانواده صرفا حضور تعدادی از افراد که در یک فضای فیزیکی و روان شناختی در کنار هم قرار دارند، نیست. خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی-فرهنگی تلقی می شود که در کنار همه ی خصوصیات دیگرش، دارای مجموعه ای از قواعد است و هر یک از اعضایش نیز نقش خاصی دارند. این سیستم دارای یک ساختار قدرت است که ه وسیله ی آن، اشکال مختلفی از ارتباط را بروز می کند. هر خانواده روش خاصی برای مواجهه با مشکلات دارد. اعضای این سیستم با هم رابطه ای عمیق و چند لایه ای دارند. همچنین اعضای خانواده تا حدود زیادی پیشینه ی مشترک، ادراکات درونی شده ی مشترک، مفروضات و دیدگاههای درباره ی دنیا و برداشت مشترکی از اهداف زندگی دارند (نظری، 1393).

در چنین نظامی، افراد به وسیله علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیر پا، و متقابل به یکدیگر متصل شده اند. ممکن است از شدت و حدت این علایق و دلبستگی ها در طی زمان کاسته شود، لیکن باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی خانوادگی به بقای خود ادامه خواهد داد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

ورود به چنین نظام سازمان یافته ای صرفا از طریق تولد، فرزند خواندگی، یا ازدواج صورت می گیرد(گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392). در داخل این سیستم، حلقه های عاطفی قدرتمند، پایدار و متقابلی افراد را به هم گره زده است. بنا به گفته ی کی (1985) خانواده ها صاحب اعضای جدیدی می شوند و به مرور آنها را از دست می دهند، اما روابط خانوادگی همچنان پابرجا باقی می ماند. نفوذ خانواده باعث می شود، حتی زمانی که اعضاء در اثر فاصله های فیزیکی و یا گاهی مرگ از هم جدا می شوند، حلقه های عاطفی و ارتباطی اعضاء باقی بماند. به عبارتی عضو یک خانواده هرگز نمی تواند به طور کامل و واقعی، عضویت در آن خانواده را از دست بدهد (نظری، 1393).

بر خلاف اعضای متعلق به نظام های غیر خانوادگی که عمدتا می توان در غیاب آنها عضو جدیدی را جایگزین ساخت،اعضای خانواده تعویض ناپذیر هستند. این امر در وهله نخست به خاطر آن است که ارزش اصلی خانواده حاصل شبکه روابطی است که توسط اعضای آن به وجود آمده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392). خانواده ها از نطر سازمانی، سیستم عاطفی پیچیده ای دارند که ممکن است حداقل مرکب از سه نسل باشند. البته امروز به دلیل افزایش طول عمر، خانواده ها مرکب از چهار نسل هم وجود دارند (نظری، 1393).

هر خانواده به صورت اجتناب ناپذیری تلاش می کند تا به خودش به عنوان یک گروه نظم دهد. این تلاش برای نظم دادن به خود می تواند به صورت سنتی یا نو گرایانه، سازگارانه یا ناسازگارانه و منظم یا نا منظم باشد(نظری، 1393).

اعضای خانواده در حین رشد به هویت اختصاصی و یکتای خود دست می یابند. اما باز هم به گروه خانوادگی دلبستگی دارند و لذا هویت یا تصویر جمعی خاص خود را حفظ خواهد کرد. این اعضا در انزوا زندگی نمی کنند، بلکه به یکدیگر وابسته اند آن هم نه فقط به خاطر پول، غذا، و سر پناه بلکه به خاطر نیاز به عشق و محبت، همکاری و همیاری، جامعه پذیری و سایر نیاز های ملموس. این افراد برای دستیابی به کارکرد موفق باید خود را با نیاز های و خواسته های متغیر سایر اعضا و همچنین انتظارات متغیر شبکه خویشاوندی بزرگتر، محله، ودر نهایت کل جامعه منطبق سازد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392)

 


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع شخصیت

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع شخصیت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 49
فرمت فایل docx
حجم فایل 54 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع شخصیت

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع شخصیت

توضیحات: فصل دوم مقاله کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره شخصیت

1- شخصیت

2-1 تعریف شخصیت 

لغت شخصیت در زبان لاتین (personalite) و در زبان انگلوساکسون (personality) خوانده می‌شود، ریشه در کلمه لاتین (Persona) دارد (شاملو، 1388). این کلمه به نقابی اشاره دارد که هنرپیشه‌ها در نمایش استفاده می‌کردند. پرسونا (نقاب) به ظاهر بیرونی، ظاهر علنی که افراد به دور و بر خود نشان می‌دهند اشاره دارد؛ بنابراین بر اساس ریشه شخصیت، شخصیت به ویژگی‌های بیرونی و قابل رویت ما اشاره دارد؛ اما شخصیت تنها به نقابی که بر چهره می‌زنیم و نقشی که بازی می‌کنیم اشاره ندارد. هنگامی که از شخصیت سخن می‌گوییم ویژگی‌های متعدد فرد، کلیت یا مجموعه خصوصیات گوناگون که از صفات جسمانی فراتر می‌رود را به حساب می‌آوریم. این واژه تعداد زیادی از خصوصیات ذهنی و هیجانی را در بر می‌گیرد، خصوصیاتی که ممکن است نتوانیم مستقیماً آن‌ها را ببینیم و فرد شاید سعی کند آن‌ها را از ما مخفی کند، یا شاید ما از دیگران مخفی کنیم (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سید محمدی،1392).

شخصیت را بر مبنای صفت بارز، یا مسلط یا شاخص فرد نیز تعریف کرده‌اند و بر این اساس است که افراد را داری شخصیت برون گرا، یا درون‌گرا یا پرخاشگر و امثال آن می‌دانند. در واقع چنین فرض می‌شود که در شرایط مختلف، حالت بارز یکی، پرخاشگری و دیگری، درون‌گرایی است. این‌گونه برداشت از شخصیت، در محدوده تیپ‌شناسی می‌گنجد (شاملو، 1388).

آلپورت شخصیت را به این صورت تعریف کرد «شخصیت ساختاری پویا درون فرد متشکل از سیستم‌های روانی- جسمانی است که رفتار و افکار مشخصه او را تعیین می‌کنند» (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سید محمدی، 1392).

شلدون[1] پویا بودن شخصیت را در تعریف خود مطرح نموده و چنین عنوان می‌کند: «سازمان یافتگی پویشی جنبه‌های ادراکی، عاطفی، انگیزشی و بدنی فرد را شخصیت گویند» (سیاسی، 1390).

گیلفورد[2] (1959) شخصیت را بدین گونه تعریف کرده است، شخصیت عبارت است از: الگوی منحصربه‌فرد صفات شخصیتی است. درحالی‌که ریموند کتل[3] (1950)، شخصیت را این‌گونه تعریف کرده است. شخصیت امکان پیش‌بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد، فراهم می‌کند (راس[4]، 1992؛ ترجمه جمالفر، 1386).

2-3-1. نظریه‌های شخصیت 

2-3-2-1. دیدگاه روان پویایی 

از دیدگاه فروید، روان یا شخصیت انسان به مثابه‌ی تکه یخ قطبی بسیار بزرگی است که تنها قسمت کوچکی از آن آشکار است؛ این قسمت، سطح آگاه را تشکیل می‌دهد. بخش عمده دیگر آن زیر آب است که ناخودآگاه را تشکیل می‌دهد. بخش ناخودآگاه، جهان گسترده‌ای از خواسته‌ها، تمایلات، انگیزه‌ها و عقاید سرکوب شده است که انسان از آن‌ها آگاهی ندارد. در حقیقت، تعیین‌کننده اصلی رفتاره ای بشر، همین عوامل ناخودآگاه او هستند که از سه قسمت عمده تشکیل می‌شوند: نهاد، خود و فرا خود. این سه عنصر اساسی شخصیت همواره و به صورتی متقابل بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند؛ اما از لحاظ ساختار، کنش، عناصر تشکیل‌دهنده و پویایی، به طرز مشخصی با یکدیگر تفاوت دارند. از نظر فروید، رفتار یا روان یا شخصیت انسان، همیشه محصول ارتباط متقابل متداول وی ا متعارض این سه عامل است (شاملو، 1388).

نهاد. فروید اعتقاد داشت که نهاد بخشی از شخصیت انسان است که با خود انسان زاده می‌شود. اساس ذاتی ساختار فوق در غرایزی است که منشأ زیستی دارد. دو بخش دیگر شخصیت سرانجام از نهاد ناشی می‌شوند. نهاد دربردارنده همه انرژی‌های زیست مایه ای و روان‌شناختی است؛ بنابراین نهاد منبع و منشأ تمام انگیزه‌ها محسوب می‌شود و کاملاً ناهشیارنه است (راس،1992؛ جمالفر، 1386). نهاد بر اساس اصل لذت عمل می‌کند، یعنی دریافت لذت و دوری از رنج. به این طریق، نهاد در پی ارضای کامل و فوری است. نهاد نمی‌تواند نومیدی را تحمل کند و از معنیات آزاد است. به واقعیت وقعی نمی‌نهد و می‌تواند از طریق عمل یا از طریق تخیلات به ارضاء برسد و آنچه را که خواسته است به دست آورد (پروین و جان، 2001؛ ترجمه جوادی و کدیور، 1386).

 


[1]- Sheldon, A

[2]- Guilford, J. P

[3]-Cattel, R

[4]- Ross, A

 


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع موسیقی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع موسیقی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 61
فرمت فایل docx
حجم فایل 63 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع موسیقی

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع موسیقی

توضیحات: فصل دوم مقاله کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

موسیقی زبان جهانی شناخته شده ای است که قادر است سدهای فرهنگی، آموزشی، زبانی، ذهنی و هیجانی را از میان ببرد و با خط مشی فکری، حسی و عاطفی، خطوط ارتباطات بین فرهنگی را ارتقاء بخشد و تعاملات بین اقوام را تسهیل نماید (جانسون و رهولی دیویس[1]، 1996). اثر موسیقی در بیان و القای عواطف و هیجانات باعث شده تا افراد وقت زیادی را صرف شنود آن کنند (جاسلین و اسلوبودا[2]، 2001). در حقیقت بخش مهمی از ادراک موسیقی به خاطر پاسخ القاء شده هیجانی آن می باشد و این خود انگیزه ای قوی را برای تداوم شنود موسیقی فراهم می کند (پانسب[3]، 1995).

استفاده از موسیقی در جهت مطالعه اثرات آن بر انسان تحت دو فاکتور اصلی موسیقایی یعنی صورت (فرم) و معنا (محتوا) مورد بحث و تامل می باشد. فرم و معنا دو عنصر سازنده موسیقی هستند که بنابر تبعات متفاوت ساختاری مایه های متنوعی از عواطف و هیجانات را در شنوده موجب می شوند. صورت در موسیقی شامل عناصر و ارکانی چون ریتم، اکسانت، طنین، اجرا، تمپو، و معنا نیز دربر گیرنده ساختار فواصل، زیرایی و مدگردی می باشد (زاده محمدی، 1384). از ترکیبات همزمان این عناصر شاخه های متنوعی از موسیقی شکل می گیرد. اگر چه هر یک از این عناصر موسیقی در ایجاد شکل زیبا شناسی ملودی نقش دارند اما عدم ترکیب برخی از این عناصر تداخلی را در مفهوم موسیقی ایجاد نخواهد کرد. در مقابلف اساس موسیقایی یک قطعه بر ترکیب دو رکن اولیه موسیقی یعنی ریتم و ملودی قرار دارد (ساتو[4] و همکاران، 2007). علاوه بر این، ضرباهنگ یا همان تمپو عنصر مهم دیگری است که شکل ریتمیک یک ملودی را در سرعت زمانی خاص تنظیم می کند. در حقیقت بخش اصلی القای هیجانات منوط به سرعت اجرایی ریتم در یک قطعه موسیقایی می باشد.

ریتم الگوی زمانی فواطل در درون عبارت موسیقی است که درک قوی و ضعیف ضرباهنگ را به وجود می آورد (زاتر[5] و همکاران، 2007). در ملودی نیز توالی زیرایی موسیقی است که باعث شکل گیری عبارت موسیقایی می شود. اگر چه ملودی در زمان ساخته می شود و به نوعی ساختار و عبارت زمانی خود را دارد ولی مشخصه اصلی یک ملودی مربوط به ارتباط یک نت با نت بعدی آن می باشد (لیمب[6]، 2006). در حقیقت دو بعد اصلی یک ملودی شامل فواصل (فاصله در زیرایی بین دو نت) و بدنه ملودی (مسیر اصلی زیر ایی) است (پترو[7] و همکاران، 2004). از ترکیب این فواصل در موسیقی غربی، دو مد مینور و ماژر شکل می گیرد که دو مد مهم در موسیقی غربی می باشد. تفاوتی که بین مد مینور و ماژور وجود دارد در نوع قرار گیری فواصل آنها است، بدین صورت که فواصل در مد مینور نسبت به مد ماژور کوچک تر و بسته تر است (یعنی فاصله دو نت، نزدیک به هم است). در حالی که در مد ماژور فواصل بازتر هستند (فاصله دو نت از یکدیگر زیاد است). دستگاه موسیقی ایرانی نیز حاصل ترکیب این فواصل است که از نتیجه ترکیب این فواصل هفت دستگاه اصلی شکل می گیرد. در واقع، تفاوت دستگاه ها در نوع قرار گیری متفاوت فواصل است به شکلی که برخی از دستگاه ها مثل چهار گاه و ماهور دارای فاصله ای بازتر هستند (همانند مد ماژور فاصله دو نت از یکدیگر زیاد است).

 


[1] Johnston, K., Rohaly-Davis, J

[2] Juslin P., Sloboda J.A

[3] Pansepp J

[4] Satoh, M

[5] Zatorre, R.J

[6] Limb J.C

[7] Pietro, M.D

 


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع راهبردهای شناختی تنظیم هیجان

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع راهبردهای شناختی تنظیم هیجان
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 104
فرمت فایل docx
حجم فایل 83 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع راهبردهای شناختی تنظیم هیجان

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع راهبردهای شناختی تنظیم هیجان

توضیحات: فصل دوم مقاله کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

راهبرد­های شناختی تنظیم هیجان

هیجان نقش مهمی در جنبه های مختلف زندگی نظیر سازگاری با تغییرات زندگی و رویدادهای تنیدگی زا ایفا می­کند. اصولاً، هیجان را می توان واکنش­های زیست­شناختی به موقعیت هایی دانست که آن را یک فرصت مهم یا چالش برانگیز ارزیابی می­کنیم و این واکنش­های زیستی با پاسخی که به آن رویدادهای محیطی می­دهیم، همراه می­شوند (گرانفسکی و همکاران، 2001).

هر چند هیجان­ها مبنای زیستی دارند، اما افراد قادرند بر شیوه­هایی که این هیجان­ها را ابراز می­کنند، اثر بگذارند. این توانایی که نظم­جویی هیجان نامیده می­شود، فرآیندهای درونی و بیرونی­­ای است که مسئولیت کنترل، ارزیابی و تغییر واکنش­های عاطفی فرد را در مسیر تحقق یافتن اهداف بر عهده دارد (تامپسون، 1994، به نقل از مشهدی، میردورقی و حسنی، 1390).

بنابراین نظم­جویی هیجان، یک اصل اساسی در شروع، ارزیابی و سازماندهی رفتار سازگارانه و هم­چنین جلوگیری از هیجان­های منفی و رفتارهای ناسازگارانه محسوب می­شود (گرانفسکی و همکاران، 2001).

این سازه یک مفهوم پیچیده است که طیف گسترده­ای از فرآیندهای زیستی، اجتماعی، رفتاری و هم­چنین فرآیندهای شناختی هشیار و ناهشیار را در بر می­گیرد (گرانفسکی و همکاران، 2001).  

به عبارت دیگر، واژه­ی نظم­جویی هیجان مشتمل بر راهبردهایی است که باعث کاهش، حفظ و یا افزایش یک هیجان می­شوند و به فرآیندهایی اشاره دارد که بر هیجان­های کنونی فرد و چگونگی تجربه و ابراز آنها اثر می­گذارد (جرمن، وان- در- لیندن، داکرمونت و زرماتن[1]، 2006).

از آنجایی که نظم­جویی هیجان نقشی محوری در تحول بهنجار داشته و ضعف در آن، عاملی مهم در ایجاد اختلال­های روانی به شمار می­رود، نظریه پردازان بر این باورند، افرادی که قادر به مدیریت صحیح هیجاناتشان در برابر رویدادهای روزمره نیستند، بیشتر نشانه های تشخیصی، اختلال های درونی سازی از قبیل افسردگی و اضطراب را نشان می دهند (نولن- هاکسما، ویسکو، لیبومیرسکی[2]، 2008). بنابراین می­توان گفت، نظم­دهی هیجان عاملی کلیدی و تعیین کننده در بهزیستی روانی و کارکرد اثربخش است (گرانفسکی و همکاران، 2001). که در سازگاری با رویدادهای تنیدگی­زای زندگی نقش اساسی ایفا می­کند (نولن- هاکسما و همکاران، 2008). به طور اجمالی می­توان اذعان نمود که افراد از روش­های مختلفی جهت نظم­جویی هیجاناتشان استفاده می­کنند و یکی از متداو­ل­ترین این روش­ها استفاده از راهبردهای شناختی است. راهبردهای نظم­دهی شناختی هیجان، فرآیندهای شناختی هستند که افراد برای مدیریت اطلاعات هیجان­آور و برانگیزاننده به کار می­گیرند و بر جنبه شناختی مقابله تأکید دارند؛ بنابراین، افکار و شناخت­ها در توانایی مدیریت، نظم جویی و کنترل احساس­ها و هیجان­ها بعد از تجربه­ی یک رویداد تنیدگی­زا نقش بسیار مهمی دارند (گرانفسکی و همکاران، 2001).

 


[1]- Jermann, Van-Der-Linden, Dacremont ,& Zermatten

[2]- Wisco & Lyubomirsky

 


مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع استرس و سن

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع استرس و سن
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 57
فرمت فایل docx
حجم فایل 72 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع استرس و سن

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع استرس و سن

توضیحات: فصل دوم مقاله کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

استرس و سن

مقدمه

استرس جایگاه مهمی در مباحث روان‌شناسی‌ دارد و روان‌شناسان چگونگی واکنش به عوامل‌ استرس‌زا را از دیدگاه‌های مـختلف مـورد بحث و بررسی قرار داده‌اند. هانس سلیه[1]‌(1976) استرس را یـک واکـنش به محرک‌های محیطی تعریف می‌کند. به اعتقاد‌ لازاروس[2]‌ (1989) استرس‌ حالت تنش روانی است که به وسیله رویدادها و فشارهای جسمانی، روانی و اجتماعی به‌ وجود می‌آید. به بیان دیگر، هر محرکی کـه تـمامیّت زیستی، روانی و اجتماعی انسان را تـهدید کند، عامل اسـترس‌زا نامیده می‌شود و موجب‌ استرس می‌شود. می‌توان گفت کسانی که بیشتر در معرض عوامل استرس‌زا قرار دارند، برای ابتلاء به انواع ناراحتی‌های جسمانی و روانی‌ مستعدترند. تفسیر و ارزیابی ادارکی فرد از عامل استرس‌زا(استرسور)در شدت و میزان‌ اثرگذاری عامل‌ استرس‌زا‌ در انـسان نـقش به‌سزایی دارد (شفیع آبادی، 1384).

استرس به صورت پاسخ‌های متنوع بدنی(سردرد، سرگیجه، دردهای شکمی، بی‌خوابی، خستگی)، روان‌شناختی (نارضایتی از موقعیت موجود، اضطراب، تنش، بی‌قراری، افسردگی)، و رفتاری (استفاده از دارو، سیگار، داروهای اشتها آور) متجلی می‌شود. ازاین‌رو، در استرس‌ علایمی نظیر بیم و نگرانی، نزدیک بودن خطر، ناتوانی در تمرکز حواس، احساس تنش، احساس‌ ناتوانی‌ در‌ برخورد‌ با موقعیت‌ها و سعی در‌ اجتناب‌ از‌ آنها، ناتوانی در گفتار و ناهماهنگی حـرکتی، تنش عـضلانی، افزایش ضربان قـلب و فشار خون، خشک شدن دهان، و تکرّر ادرار به خوبی‌ مشهودند. لازم به یادآوری است‌ که‌ اضطراب‌ و استرس رابطه نزدیکی دارند و اضـطراب بر‌ اثر استرس‌ حاصل می‌شود. هرچه کنترل فرد بر روی موقعیت‌ها و محرک‌های استرس‌زا بـیشتر باشد، کمتر مـضطرب مـی‌شود. به عبارت دیگر، فرد زمانی دچار اضطراب می‌شود‌ که‌ راهی‌ برای‌ کنار آمدن با عوامل استرس‌زا پیدا نکند. (شفیع آبادی، 1384).

فرد در برابر عوامل‌ اسـترس‌زا (استرسورها) می‌تواند ‌ ‌دو نـوع واکنش داشته باشد: اول پاسخ‌ به صورت ناکامی که با علائمی نظیر سردرد، اختلالات معده‌ای، آشفتگی خـواب، فشار خـون بـالا، کهیر‌ پوست‌ و در نهایت با افسردگی همراه است. دومین نوع پاسخ به صورت اضطراب‌ است‌ که با احساس بـی‌کفایتی، نبود اطمینان، ابهام در تفکر، و گاهی هراس همراه است. اضطراب شدید با نشانه‌هایی مانند تیک، کهیر پوست، تغییر صدا، و‌ کـاهش‌ وزن‌ مشخص می‌شود(مارکیدس[3] و کوپر[4]‌، 1989).

انسان در‌ همه‌جا‌ و در همه‌سنین در زمینه‌های گوناگون به نوعی دچار استرس و عوارض ناشی از آن است. همچنین مطالعات نشان داده است که نوع رویدادهایی که موجب استرس می گردد در سنین مختلف متفاوت خواهد بود. در پژوهش حاضر سعی بر این است که در مورد ویژگی دوره های مختلف زندگی و استرس های خاص آن دوره و روش های برطرف کردن آن بحث گردد.

 


[1] Selye, H

[2] Lazaurus, R. S

[3] Markides, K. S

[4]Cooper, C. L